جنبش بدریون با هدف هدایت انسان ها فعالیت می کند

اثبات خدا 2
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

اثبات خداوند

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

قسمت دوم

خدا


ما با هم دیگه در قسمت ۱ وجود واجب الوجود را بررسی کردیم.


در آن به نظم حاکم در عالم و برهان نظم هم اشاره ای کردیم.


سوالی که شاید خیلی وقتا در ذهن شما عزیزان اهل مطالعه شکل میگیرد این است که اگر خداوند وجود دارد پس نظریه انفجار بیگ بنگ چه میگوید؟؟؟؟؟؟؟


این سوال خیلی وقتا اعتماد ما رو نسبت به خدا کم کرده


و حتماً شک هایی رو در ذهن ما بوجود اورده است، اما واقعا ماجرا چیست؟


​​​​​​ اقای هاوکینگ دانشمندی است که نظریه بیگ بنگ را ارائه کرده است.


بیگ بنگ

بیگ بنگ

این اقا میگوید حدود ۱۵ میلیارد سال پیش انفجاری در یک سیاه چاله به اندازه یک توپ رخ داد؛


و از اون زمان تا زمان حال در اثر این انفجار این همه منظومه ها کهشکان ها اسمان ها و زمین ها بوجود امده و در حال گسترش ( فرار از مرکز) هست.


یک کشوری هست به نام راوندا در افریقا، این کشور خیلی عقب مونده است.


یک روز در این کشور کسی پیدا شد و پولی دستش بود و یک چاپخانه زد.


اتفاقا چون کشور جنگی بود یک راکتی به این چاپخانه خورد.


یک انفجاری در چاپخونه شد، خب وقتی انفجار شد اونجا مرکب بود، جوهر بود، کاغذ بود، مقوا بود، و خب اینها همه اونجا بود؛


اتفاقاً از این انفجار یک کتاپ شاهنامه فردوسی در آمد یا مثنوی مولانا یا اینوستوپدیا انگلستان.

نمایشگر ویدیو


00:00

02:45


آخر کدام عقلی قبول میکند که این حالات و نظم همش اتفاقی باشد؟؟؟


اصلا میدونید خود اونها هم میگن که عالم افریننده ای دارد؛


منتهی اونها میگن که این آفریننده همان انفجار بیگ بنگ بوده، و ما میگوییم خیر قبل ان نیز موجودی وجود داشته؛


چرا که طبق قانون اول ترمودینامیک هیچ انرژی و ماده ای نمیتواند از نیستی بوجود آید.

دانشمندان میگویند اگر کارگری، دیواری اجری ساخته باشد و یک اجر را اتفاقی روی انها بیندازد احتمال افتادن دقیق این اجر روی یکی از این اجر ها ۱ به ۵۰۰ هزار هست.


اگر اتفاقا بخواهد ۳ اجر روی اجر های دیگر دقیقا منطبق بشود احتمال ان ۱ به ۵۰۰ هزار به توان ۳ هست و این بسیار رقم بالایی است؛


حال در نظر بگیرید که این جهان همش اتفاقی باشد کدام عقل سالمی درصد بیشتر را ول و به درصد ناچیز و تقریبا ۰ اهمیت میدهد؟؟؟؟


اثبات علمی وجود خدا:

نمایشگر ویدیو


00:00

05:19


کافیست کمی به خود به این آفرینش عجیب و پیچده خود بنگریم و تأمل کنیم.


به این آسمان، به این خورشید به این زمینی که با وجود سرعت بالا مانند گهواره ای انسان ها رو با خود حمل میکند.


آری، باید فکر کرد.


فکر کن چون اگر عمیقا فکر کنی میتونی باورش کنی، میتونی قبول کنی که من صاحب دارم.


اثبات خداوند ساده است فقط کافیست کمی به دنیای خود بنگری و درش تدبّر کنی.


فکر کن چون فقط فکر خودت میتونه نجاتت بده!


برای مطالعه بیشتر لینک زیر را کلیک کنید:

https://www.yjc.ir/fa/news/6696394


توحید


توحید

توحید

ما با هم دیگه در قسمت قبلی،اثبات خداوند را از چند جنبه بررسی کردیم.


وجود واجب الوجود( خدای متعال)،و برهان نظم را توضیح دادیم.


اما حال میخواهیم بدانیم که چرا نباید ۲ خدا دا‌شته باشیم و خدا یگانه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟


برای شروع این بحث باید ابتدا کمی به صفات خداوند بپردازیم، خداوند واجب الوجود هست؛


یعنی همه ی وجودیّات را دارد، یعنی علم جزئی از وجود اوست و نه اضافه بر وجود او؛


یا برای مثال قدرت از وجود اوست و نه اضافه بر وجود او یعنی خداوند به باشگاه بدنسازی نرفته و این زور را بدست اورده بلکه این قدرت بی نهایت در او بوده، هست و خواهد بود.



خیلی وارد صفات خداوند نمیشویم و در قسمت های بعد. درباره ان مطالبی را قرار میدهیم.



پس تا اینجا متوجه شدیم که واجب الوجود ( خدا) ۲ خصوصیت دارد:


۱_ وجود عین ذات اوست.

۲_ هیچ نیستی و عدمی در ان راه ندارد.


اگر یکی از این ۲ اصل شکسته شود اصلیّت واجب الوجود زیر سوال میرود……



اما خب مگر چه اشکالی دارد که ۲ خدا یا چند خدا با هم کار کنند و همه واجب الوجود باشند؟؟؟؟؟؟؟؟



در این سوال دو حالت وجود دارد :


۱_ آن دو خدا وجود یکسانی ندارند و هرکدام وجود متفاوتی دارد.

۲_ ان دو خدا وجود یکسانی دارند.


در حالت اول خدای ۱ وجودی را دارد که خدای ۲ ندارد و خدای ۲ وجودی را دارد که خدای ۱ ندارد؛


و چون هر کدام از خدا ها محروم از وجود دیگری هستند، نیستی و عدم در هر دوی انها راه پیدا میکند و مهمترین قانون واجب الوجود شکسته میشود پس این حالت رد و محال است.


توحید

اثبات خداوند (توحید)

اما در حالت ۲ هر دو خدا یکسان هستند. شاید بپرسید خب چه اشکالی داره که ۲ خدای یکسان در عالم وجود داشته باشند؟؟؟؟؟؟؟



اگر ۲ خدا با وجود یکسان وجود داشته باشند. ان وقت برای اینکه نیستی و عدمی در آنها راه پیدا نکند بایستی هر دو خدا تمام عالم را پر کرده باشند.


( در واقع باید نامحدود باشند) و برای اینکه نامحدود باشند نباید هیچ محدودیتی داشته باشند؛


و اگر ۲ خدا باشد یکی از این خداها دیگری را محدود کرده و در این حالت چون یکی از خدا ها محدود شده نامحدود بودن و داشتن قدرت بی نهایت که از ذات اوست نقض، و مهمترین ویژگی واجب الوجود از بین میرود؛


و باز عدم در انها راه پیدا میکند و باز هم این حالت غیر قابل قبول و محال است.


نمایشگر ویدیو


00:00

02:42


برای مشاهده فیلم های بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید:

http://emaan.ir/


پس در نتیجه تنها یک خدا میتواند در عالم باشد، و آن خدا باید یگانه باشد و شریکی نداشته باشد.


خدا با من است

خدا با من است

در این چند قسمت خداوند برای ما اثبات شد، حال که او را شناختیم بیاییم رابطه عارفانه، و عاشقانه خود را با او محکم کنیم، من میخواهم عاشق تو باشم خدا، فقط تو برای من ارزشمندی نه هیچ چیز دیگر، فقط تو………

معاد1
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

*معاد*

*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم*

*قسمت١«مرگ»*

بررسی مرگ از دیدگاه قرآن کریم

مرگ بخشی از مبحث بزرگ معاد هست.

مرگ امر طبیعی هست که همیشه بوده، هست و خواهد بود، افراد زیادی بودند و در حال حاضر نیستند چون مرگ به سراغ انها آمده اما خب واقعا ما از مرگ چه میدانیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

*معاد*

معاد از اصول دین اسلام به معنای بازگشت انسان پس از مرگ به زندگی در روز قیامت است.

بنابر این اصل، همه انسانها در روز قیامت دوباره زنده می‌شوند اعمال آنها در پیشگاه خداوند متعال سنجیده می‌گردد و به کیفر یا پاداش درستکاری یا بدکاری خود می‌رسند.

معاد در دین اسلام، اهمیت بسیاری دارد و حدود یک سوم آیات قرآن کریم، درباره معاد و مسائل پیرامونی آن اشاره دارد.

اعتقاد به این اصل نقشی مهم در رفتار مسلمانان و میل آنان به نیکوکاری و دوری از کارهای ناشایست دارد.

*مرگ چیست؟؟؟*

مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ‌از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید.

*معنی لغوی مرگ*

مرگ به معنای مردن است و لسان العرب آن را به ” ضد حیات” معنا کرده است.

*مرگ در قرآن*

کلمه «موت» بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده.

کلمه موت ۱۶۵ بار در قرآن به کار رفته است.

*تجربه مرگ در خواب*

آدمی در خواب نیز حالتی شبیه مرگ پیدا می‌کند و گویی روح او از بدن جدا می‌شود.

ولی تفاوتی بین خواب و مرگ وجود دارد:

در واقع جسم انسان در هنگام خواب ارتباطی را با روح برقرار می‌کند که این ارتباط مانع از رخ دادن مرگ می‌شود.

ولی با به وقوع پیوستن مرگ دیگر ارتباطی میان جسم و روح برقرار نمی‌باشد.

*ملک الموت*

خداوند متعال‌ یکی از فرشتگان مقرب خویش را برای قبض روح آدمیان برگزیده است.که قرآن با عنوان «ملک الموت» از او یاد می‌کند.

این فرشته مقرّب با یاری فرشتگانی دیگر، روح آدمیان را قبض می‌کند.

از این رو، قرآن کریم، گاه قبض روح را به خدای متعال نسبت می‌دهد و گاه به ملک‌الموت و گاه به فرستادگان و فرشتگان الهی.

وای بر کسانی که ملک الموت برای انها به صورت وحشتناکی حاضر شود…

ملک الموت با چهره ای وحشتناک برای کافران...
ملک الموت با چهره ای وحشتناک در مقابل کافران….

این افراد همان هایی هستند که به قیامت توجه ای نداشتند اینان همان هایی هستند که نماز را کوچک شمرده اند…..

خوب است بدانیم به لحظه وقوع مرگ احتضار و به فرد در حال مرگ محتضر می‌گویند.

*به یاد آوردن مرگ ضامن نیکو کاری*

در واقع فردی که همیشه به یاد مرگ و حسابرسی پس از آن است این تفکر وی باعث گذشتن او از لذات و خوشی های زود گذر دنیا می‌شود.

*با ارزش ترین مرگ*

مرگ گونه های مختلفی دارد برای مثال: مرگ طبیعی یا مرگ در اثر تصادف.

یکی از با ارزش ترین و والا ترین انواع مرگ، مرگ در راه خدا و در واقع همان شهادت میباشد.

*سکرات مرگ*

سکرات مرگ همان سختی‌هایی است که هنگام مرگ رخ می‌دهد و انسان را سرگردان و حیران می‌کنند.

هر چند مؤمنین نیکوکار هراس و ترسی از مرگ ندارند و پس از مرگ به جهانی پرنعمت و زیبا می‌روند، امّا جدایی روح از بدن به گونه طبیعی سختی‌هایی می‌آورد.

به همین دلیل، در روایات آمده است که سه روز برای انسان بسیار سخت است: یکی آن گاه که به دنیا می‌آید و این جهان را می‌بیند و دیگر آن روز که می‌میرد و مرگ را می‌بیند و سوم، آن روز که پا به میدان محشر می‌نهد.

گناهان دنیوی:

دوستان زندگی دنیایی ما کوتاست نزاریم شیطان ما را ان طور که میخواهد قلاده ببندد و حرکت دهد.

گناهان ما، ما را به شیطان نزدیک میکند و پس از مدتی ما برده او میشویم، شیطان بسیار حرفه ای است میداند چطور انسان را بازی دهد، ما باید حواسمون باشد که بازی نخوریم.

برای مشاهده مبحث برزخ اینجا کلیک کنید.

مرگ
مرگ دروازه ورود به دنیایی دیگر….

آری، همه ی ما روزی باید این دنیا را ترک کنیم و پا به جایی ماورای اینجا بگزاریم، اما کاش وقتی میریم چشمانمان به گل های رنگین این دنیا نباشد………!

توضیحات بیشتر را می توانید در لینک زیر مشاهده کنید:

http://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=2455

اثبات خدا
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

اثبات خدا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قسمت اول

 انسان در مقابل عظمت عالم
اثبات خدا

همه ما میدونیم که موجودات زیادی در عالم وجود دارند. اما ایا تا به حال به اثبات خدا فکر کردیم؟؟

بوجود آمدن موجودات از دو حال خارج نیست :

(الف) : وجودشان از خودشان است.

(ب) : وجودشان از موجود دیگری است.

پس تا اینجای کار متوجه میشیم که موجودات یا وجودشان از خودشون هست و یا وجودشون از خودشون نیست و وجودشون رو از موجود دیگری گرفتند.

حالت ( الف) خود نیز دو حالت دارد.

وجود ان موجود از خودش است و وجود عین ذات اوست ( واجب الوجود) یا همان خدایی که میخواهیم در باره ان حرف بزنیم .

و حالت دوم این است که ان موجود خودش، خودش را بوجود اورده باشد.

خب در این حالت چون هر علتی باید قبل از معلول خود باشد درواقع ما داریم میگیم که یک موجود قبل از اینکه بوجود بیاید وجود داشته.

یا درواقع یک موجود در یک زمان هم باشد و هم نباشد، و این خلاف فرض است پس این نظریه رد میشود و محال است.

​​​​​پس در نتیجه از بین این ۲ نظریه فقط نظریه اول قابل قبول است.

ما با هم حالت الف رو بررسی کردیم و به نتایجی رسیدیم اما حال باید به سراغ دومین حالت بریم یعنی حالت ( ب).

​​​​​​حالت (ب) ان حالتی بود که در آن وجود یک موجود وابسته به موجود دیگری است.

خب در این حالت سوال پیش میاد اگر وجود موجود ۱ وابسته به موجود ۲ باشد پس موجود ۲ وجودش را از کی گرفته؟؟؟؟؟

اگر بگوییم موجود ۲ وجودش از خودش است خب پس این همان واجب الوجود و یا همان خدا هست.

اگر بگویید، که موجود ۲ نیز وجودش را از موجود ۳ گرفته، ان وقت باز سوال میپرسیم موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

اگر بگوییم که موجود ۳ وجودش از خود است خب این هم مانند حالت قبلی همین واجب الوجود هست اما باز سوال پیش میاد که موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

در این حالت این سوالات تا بی نهایت ادامه پیدا میکند و تسلسل ( سلسله وار شدن) در علت ها پیش میاد و این خلاف فرض و رد است.

نمایشگر ویدیو
00:00
02:18

میتوانید در این لینک مباحث خداشناسی را مشاهده کنید:

http://emaan.ir/

پس در نتیجه باید در عالم موجودی باشد که وجودش از خودش است و از موجود دیگری افریده نشده.

و این موجود همان ( خداست).

نظم

نظم عالم
عالم از نظمی شگفت انگیز برخوردار است.

حال وجود الوجود را اثبات کردیم و درباره اثبات خدا مطالبی رو عرضه کردیم.

اما الان میخواهیم وجود پاک و مقدس او را از جنبه ای دیگر مشاهده و بررسی کنیم.

با جنبش بدریون همراه با‌شید.

یکی از سوال هایی که بسیار در ذهن جوانان و نوجوانان پیش میاید این است که سوال میشود چرا باید خدایی وجود داشته باشد؟؟؟؟

همه ما میدونیم که جهان از نظم خاصی برخوردار هست، این نظمی که هیچ نقصی ندارد، و افریده افریننده ای ناظم و عالم هست.

گاهی سوال میشود خب چرا باید حتما این نظام حاکم بر جهان و این نظم افریننده و ناظم داشته باشد؛

چرا نمیشود خودش بوجود امده باشد؟؟؟

عزیزان اگر من به شما بگویم که گوشی ای که الان دارید باهاش این مطلب رو میخونید خود به خود بوجود امده، چه حرفی به من میزنید؟

شما خودتون قبول نمیکنید که این گوشی ساختگی باشد پس چطور میگویید که این عالم به این بزرگی، خود به خود بوجود امده و در عین حال دارای این نظم فوق‌العاده هست!!!!!!

داستان نیوتون و مرد ماتریالیست

روزی نیوتون به مکانیکی ماهر مراجعه کرد و از او خواست تا ماکت و نمونه ای از منظومه شمسی برای او بسازد و تمام حرکات ان را به صورت واقعی نشان دهد.

یک روز یک دانشمند ماتریالیست ( مادی گرا) وارد شد و وقتی این وسیله را دید فریاد زد :

wow. او به نیوتون گفت که این را چه کسی ساخته؟؟

​نیوتون گفت : این خود اینجا بوده، او گفت صبح جمعه بیدار شدم و دیدم که این وسیله اینجاست.

ان دانشمند گفت : ایا من را مسخره میکنی؟ و من را احمق میدانی. این وسیله نه تنها سازنده داشته بلکه سازنده ان یک نابغه بوده.

نیوتون بلند شد و دستش را روی شانه او قرار داد و گفت:

رفیق تو این ماکت کوچک که از نمونه ی عظیم منظومه شمسی ساخته شده را نمیتونی بدون خالق فرض کنی.

پس چطور این جهان عظیم را بدون خالق حساب میکنی و میگویی که خالقی ندارد؟؟؟؟

آن مرد خجالت زده شد و حرفی برای گفتن نداشت؛

آری این همان نظم الهی است که گواهی است برای وجود او، این همان اثبات خدا هست.

نمایشگر ویدیو
00:00
03:15
http://emaan.ir

توضیحاتی در مورد نظم عالم در لینک زیر:

http://farsi.al-shia.org/%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D9%85

به خودت فرصت بده

​​​​عزیزان فطرت ما انسان ها نیاز دارد به معبود. معبودی که هیچ نقص در او نباشد و قدرت بی نهایت باشد.

اگر کمی فکر کنیم حتما به این نتیجه میرسیم؛

فقط باید به خودت فرصت بدی، کمی فکر کن، بیشتر فکر کن چون فقط فکر خودت هست که میتونه نجاتت بده.

اثبات خدا
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

اثبات خدا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قسمت اول

 انسان در مقابل عظمت عالم
اثبات خدا

همه ما میدونیم که موجودات زیادی در عالم وجود دارند. اما ایا تا به حال به اثبات خدا فکر کردیم؟؟

بوجود آمدن موجودات از دو حال خارج نیست :

(الف) : وجودشان از خودشان است.

(ب) : وجودشان از موجود دیگری است.

پس تا اینجای کار متوجه میشیم که موجودات یا وجودشان از خودشون هست و یا وجودشون از خودشون نیست و وجودشون رو از موجود دیگری گرفتند.

حالت ( الف) خود نیز دو حالت دارد.

وجود ان موجود از خودش است و وجود عین ذات اوست ( واجب الوجود) یا همان خدایی که میخواهیم در باره ان حرف بزنیم .

و حالت دوم این است که ان موجود خودش، خودش را بوجود اورده باشد.

خب در این حالت چون هر علتی باید قبل از معلول خود باشد درواقع ما داریم میگیم که یک موجود قبل از اینکه بوجود بیاید وجود داشته.

یا درواقع یک موجود در یک زمان هم باشد و هم نباشد، و این خلاف فرض است پس این نظریه رد میشود و محال است.

​​​​​پس در نتیجه از بین این ۲ نظریه فقط نظریه اول قابل قبول است.

ما با هم حالت الف رو بررسی کردیم و به نتایجی رسیدیم اما حال باید به سراغ دومین حالت بریم یعنی حالت ( ب).

​​​​​​حالت (ب) ان حالتی بود که در آن وجود یک موجود وابسته به موجود دیگری است.

خب در این حالت سوال پیش میاد اگر وجود موجود ۱ وابسته به موجود ۲ باشد پس موجود ۲ وجودش را از کی گرفته؟؟؟؟؟

اگر بگوییم موجود ۲ وجودش از خودش است خب پس این همان واجب الوجود و یا همان خدا هست.

اگر بگویید، که موجود ۲ نیز وجودش را از موجود ۳ گرفته، ان وقت باز سوال میپرسیم موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

اگر بگوییم که موجود ۳ وجودش از خود است خب این هم مانند حالت قبلی همین واجب الوجود هست اما باز سوال پیش میاد که موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

در این حالت این سوالات تا بی نهایت ادامه پیدا میکند و تسلسل ( سلسله وار شدن) در علت ها پیش میاد و این خلاف فرض و رد است.

نمایشگر ویدیو
00:00
02:18

میتوانید در این لینک مباحث خداشناسی را مشاهده کنید:

http://emaan.ir/

پس در نتیجه باید در عالم موجودی باشد که وجودش از خودش است و از موجود دیگری افریده نشده.

و این موجود همان ( خداست).

نظم

نظم عالم
عالم از نظمی شگفت انگیز برخوردار است.

حال وجود الوجود را اثبات کردیم و درباره اثبات خدا مطالبی رو عرضه کردیم.

اما الان میخواهیم وجود پاک و مقدس او را از جنبه ای دیگر مشاهده و بررسی کنیم.

با جنبش بدریون همراه با‌شید.

یکی از سوال هایی که بسیار در ذهن جوانان و نوجوانان پیش میاید این است که سوال میشود چرا باید خدایی وجود داشته باشد؟؟؟؟

همه ما میدونیم که جهان از نظم خاصی برخوردار هست، این نظمی که هیچ نقصی ندارد، و افریده افریننده ای ناظم و عالم هست.

گاهی سوال میشود خب چرا باید حتما این نظام حاکم بر جهان و این نظم افریننده و ناظم داشته باشد؛

چرا نمیشود خودش بوجود امده باشد؟؟؟

عزیزان اگر من به شما بگویم که گوشی ای که الان دارید باهاش این مطلب رو میخونید خود به خود بوجود امده، چه حرفی به من میزنید؟

شما خودتون قبول نمیکنید که این گوشی ساختگی باشد پس چطور میگویید که این عالم به این بزرگی، خود به خود بوجود امده و در عین حال دارای این نظم فوق‌العاده هست!!!!!!

داستان نیوتون و مرد ماتریالیست

روزی نیوتون به مکانیکی ماهر مراجعه کرد و از او خواست تا ماکت و نمونه ای از منظومه شمسی برای او بسازد و تمام حرکات ان را به صورت واقعی نشان دهد.

یک روز یک دانشمند ماتریالیست ( مادی گرا) وارد شد و وقتی این وسیله را دید فریاد زد :

wow. او به نیوتون گفت که این را چه کسی ساخته؟؟

​نیوتون گفت : این خود اینجا بوده، او گفت صبح جمعه بیدار شدم و دیدم که این وسیله اینجاست.

ان دانشمند گفت : ایا من را مسخره میکنی؟ و من را احمق میدانی. این وسیله نه تنها سازنده داشته بلکه سازنده ان یک نابغه بوده.

نیوتون بلند شد و دستش را روی شانه او قرار داد و گفت:

رفیق تو این ماکت کوچک که از نمونه ی عظیم منظومه شمسی ساخته شده را نمیتونی بدون خالق فرض کنی.

پس چطور این جهان عظیم را بدون خالق حساب میکنی و میگویی که خالقی ندارد؟؟؟؟

آن مرد خجالت زده شد و حرفی برای گفتن نداشت؛

آری این همان نظم الهی است که گواهی است برای وجود او، این همان اثبات خدا هست.

نمایشگر ویدیو
00:00
03:15
http://emaan.ir

توضیحاتی در مورد نظم عالم در لینک زیر:

http://farsi.al-shia.org/%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D9%85

به خودت فرصت بده

​​​​عزیزان فطرت ما انسان ها نیاز دارد به معبود. معبودی که هیچ نقص در او نباشد و قدرت بی نهایت باشد.

اگر کمی فکر کنیم حتما به این نتیجه میرسیم؛

فقط باید به خودت فرصت بدی، کمی فکر کن، بیشتر فکر کن چون فقط فکر خودت هست که میتونه نجاتت بده.

اثبات خدا
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

اثبات خدا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قسمت اول

 انسان در مقابل عظمت عالم
اثبات خدا

همه ما میدونیم که موجودات زیادی در عالم وجود دارند. اما ایا تا به حال به اثبات خدا فکر کردیم؟؟

بوجود آمدن موجودات از دو حال خارج نیست :

(الف) : وجودشان از خودشان است.

(ب) : وجودشان از موجود دیگری است.

پس تا اینجای کار متوجه میشیم که موجودات یا وجودشان از خودشون هست و یا وجودشون از خودشون نیست و وجودشون رو از موجود دیگری گرفتند.

حالت ( الف) خود نیز دو حالت دارد.

وجود ان موجود از خودش است و وجود عین ذات اوست ( واجب الوجود) یا همان خدایی که میخواهیم در باره ان حرف بزنیم .

و حالت دوم این است که ان موجود خودش، خودش را بوجود اورده باشد.

خب در این حالت چون هر علتی باید قبل از معلول خود باشد درواقع ما داریم میگیم که یک موجود قبل از اینکه بوجود بیاید وجود داشته.

یا درواقع یک موجود در یک زمان هم باشد و هم نباشد، و این خلاف فرض است پس این نظریه رد میشود و محال است.

​​​​​پس در نتیجه از بین این ۲ نظریه فقط نظریه اول قابل قبول است.

ما با هم حالت الف رو بررسی کردیم و به نتایجی رسیدیم اما حال باید به سراغ دومین حالت بریم یعنی حالت ( ب).

​​​​​​حالت (ب) ان حالتی بود که در آن وجود یک موجود وابسته به موجود دیگری است.

خب در این حالت سوال پیش میاد اگر وجود موجود ۱ وابسته به موجود ۲ باشد پس موجود ۲ وجودش را از کی گرفته؟؟؟؟؟

اگر بگوییم موجود ۲ وجودش از خودش است خب پس این همان واجب الوجود و یا همان خدا هست.

اگر بگویید، که موجود ۲ نیز وجودش را از موجود ۳ گرفته، ان وقت باز سوال میپرسیم موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

اگر بگوییم که موجود ۳ وجودش از خود است خب این هم مانند حالت قبلی همین واجب الوجود هست اما باز سوال پیش میاد که موجود ۳ وجودش را از کی گرفته؟

در این حالت این سوالات تا بی نهایت ادامه پیدا میکند و تسلسل ( سلسله وار شدن) در علت ها پیش میاد و این خلاف فرض و رد است.

نمایشگر ویدیو
00:00
02:18

میتوانید در این لینک مباحث خداشناسی را مشاهده کنید:

http://emaan.ir/

پس در نتیجه باید در عالم موجودی باشد که وجودش از خودش است و از موجود دیگری افریده نشده.

و این موجود همان ( خداست).

نظم

نظم عالم
عالم از نظمی شگفت انگیز برخوردار است.

حال وجود الوجود را اثبات کردیم و درباره اثبات خدا مطالبی رو عرضه کردیم.

اما الان میخواهیم وجود پاک و مقدس او را از جنبه ای دیگر مشاهده و بررسی کنیم.

با جنبش بدریون همراه با‌شید.

یکی از سوال هایی که بسیار در ذهن جوانان و نوجوانان پیش میاید این است که سوال میشود چرا باید خدایی وجود داشته باشد؟؟؟؟

همه ما میدونیم که جهان از نظم خاصی برخوردار هست، این نظمی که هیچ نقصی ندارد، و افریده افریننده ای ناظم و عالم هست.

گاهی سوال میشود خب چرا باید حتما این نظام حاکم بر جهان و این نظم افریننده و ناظم داشته باشد؛

چرا نمیشود خودش بوجود امده باشد؟؟؟

عزیزان اگر من به شما بگویم که گوشی ای که الان دارید باهاش این مطلب رو میخونید خود به خود بوجود امده، چه حرفی به من میزنید؟

شما خودتون قبول نمیکنید که این گوشی ساختگی باشد پس چطور میگویید که این عالم به این بزرگی، خود به خود بوجود امده و در عین حال دارای این نظم فوق‌العاده هست!!!!!!

داستان نیوتون و مرد ماتریالیست

روزی نیوتون به مکانیکی ماهر مراجعه کرد و از او خواست تا ماکت و نمونه ای از منظومه شمسی برای او بسازد و تمام حرکات ان را به صورت واقعی نشان دهد.

یک روز یک دانشمند ماتریالیست ( مادی گرا) وارد شد و وقتی این وسیله را دید فریاد زد :

wow. او به نیوتون گفت که این را چه کسی ساخته؟؟

​نیوتون گفت : این خود اینجا بوده، او گفت صبح جمعه بیدار شدم و دیدم که این وسیله اینجاست.

ان دانشمند گفت : ایا من را مسخره میکنی؟ و من را احمق میدانی. این وسیله نه تنها سازنده داشته بلکه سازنده ان یک نابغه بوده.

نیوتون بلند شد و دستش را روی شانه او قرار داد و گفت:

رفیق تو این ماکت کوچک که از نمونه ی عظیم منظومه شمسی ساخته شده را نمیتونی بدون خالق فرض کنی.

پس چطور این جهان عظیم را بدون خالق حساب میکنی و میگویی که خالقی ندارد؟؟؟؟

آن مرد خجالت زده شد و حرفی برای گفتن نداشت؛

آری این همان نظم الهی است که گواهی است برای وجود او، این همان اثبات خدا هست.

نمایشگر ویدیو
00:00
03:15
http://emaan.ir

توضیحاتی در مورد نظم عالم در لینک زیر:

http://farsi.al-shia.org/%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D9%85

به خودت فرصت بده

​​​​عزیزان فطرت ما انسان ها نیاز دارد به معبود. معبودی که هیچ نقص در او نباشد و قدرت بی نهایت باشد.

اگر کمی فکر کنیم حتما به این نتیجه میرسیم؛

فقط باید به خودت فرصت بدی، کمی فکر کن، بیشتر فکر کن چون فقط فکر خودت هست که میتونه نجاتت بده.

بلوغ
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

بلوغ

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

بلوغ فکری
بلوغ فکری

به سن تکلیف رسیدن نونهالان چالش هایی را در پیش رو.

اما ما باید اطلاعات مان را در خصوص احکام بلوغ در پسران و دختران را برای پاسخگویی به این چالش ها افزایش دهیم.

شرط تکلیف

از میان موجودات، انسان ویژگى تکلیف را داراست و این از امتیازات و افتخارات اوست که از سوى خداى هستى، فرمان می یابد:

و عهده دار انجام کارها و وظایفى میشود که خواسته پروردگار جهان است.

یکى از علما، همیشه سالگرد بلوغ خود را که مرحله رسیدن به «تکلیف» است جشن میگرفت و میگفت:

در چنین روزى، لیاقت مسئولیت پذیرى و انجام تکالیف الهى را یافته‏ ام.

روز رسیدن به تکلیف، روز مبارکى است و شایسته است که براى آن «جشن تکلیف» گرفت.

به هر حال، آنچه که شرط تکلیف انسان است به صورت فشرده از این قرار است:

بلوغ

بلوغ سنّى است که پسران، پانزده سال را تمام کرده، به سن ۱۶ سالگى وارد شوند.

(البتّه ممکن است کسى قبل از این سن به تکلیف برسد که موارد آن در رساله ‏هاى مراجع تقلید آمده است).

و دختران ۹ سال را به پایان رسانده، ده ساله شوند.

نشانه های بلوغ:

در دختر: روییدن مو های خشن پایین شکم، بیرون آمدن منی، تمام شدن ۹ سال

در پسر: روییدن مو های خشن در زیر شکم، بیرون امدن منی، تمام شدن ۱۵ سال

با این بلوغ، انجام همه واجبات دینى و پرهیز از محرّمات، بر انسان لازم میشود.

و در صورت تخلّف، گناه کرده و مورد مؤاخذه الهى قرار میگیرد.

عقل

عقل، وجه برترى انسان بر حیوان و شرط تکلیف و پشتوانه معرفت و عمل اوست.

کیفر و پاداش انسان نیز بستگى به آن دارد. کسى که دیوانه و سفیه باشد، از محدوده تکالیف بیرون است.

بنا به اهمّیت این گوهر پربها در وجود انسان و زندگى او، خداوند هر چه را که به عقل و کارآیى آن لطمه بزند حرام ساخته، مانند شراب، و به آنچه موجب کمال و شکوفایى آن شود، دستور داده است؛

همچون دانش آموختن، مشورت کردن، مسافرت و کسب تجربه و …

غیر از این بلوغ، بلوغ ‏هاى دیگرى هم هست،همچون:

الف) بلوغ سیاسى در مسائل اجتماعى و آگاهى‏ هاى سیاسى و شناخت جامعه و روابط حکومتى و …

ب) بلوغ اقتصادى که رسیدن به مرحله ه‏ایی از رشد است که انسان بتواند در اموال خود، عاقلانه و بر اساس مصلحت، دخل و تصرّف کند و قادر بر حفظ اموال خود باشد.

ج) بلوغ ازدواج، که دختر و پسر، غیر از سنّ و سال، توانایى اداره زندگى و پذیرش مسئولیت ازدواج و تشکیل خانواده را داشته باشند.

د) بلوغ فکری: در این سن همراه با بلوغ جسمی و جنسی بلوغ فکری نیز رخ میدهد.

در این سن افراد روحیات و افکار بچگی را کنار و کم کم افکاراتی منطقی تر را کسب میکنند.

بلوغ فکری قدرت استدلال، منطق، تجزیه و تحلیل، فکر کردن و بسیاری از چیز های دیگر را افزایش و تقویت میکند.

گرچه بلوغ، شرط تکلیف است، ولى پیش از رسیدن به سنّ تکلیف، هم نوجوانان می توانند با عادت دادن خود به انجام وظایف و دورى از گناهان، آماده ورود به مرحله تکلیف شوند.

و هم اولیاى آنان موظّف ‏اند به نحوى آنان را تربیت کنند و به نماز و عبادت و پرهیز از معاصى عادت دهند که هنگام تکلیف، مشکلى از نظر شناخت وظیفه و آگاهى به مسائل و مبانى دینى و اجراى دستورات الهى نداشته باشند.

قدرت

تکلیف، تابع توان است. خداى دادگر، از هیچ کس عملى فوق طاقت او نخواسته است و اگر کسى نسبت به انجام کارى ناتوان باشد، تکلیفى هم ندارد.

خداوند در قرآن میفرماید:

«لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَهَا»(بقره، آیه ۲۸۶)

خداوند هیچ کس را جز در حدّ توان او تکلیف نمى‏کند.

اختیار

شرط دیگر تکلیف، اختیار است.

اگر فشار و اجبار، مانع انجام وظیفه شد، در شرایط اضطرار و ناچارى، انسان مکلّف نیست و ترک تکلیف هم کیفر ندارد.

مثل آنکه حکومتى طاغوتى مانع رفتن انسان به حج شود، یا ظالمى انسان را به زور، وادار به خوردن روزه کند.

کسی که هنوز تکالیفی که خدای متعال بر او واجب کرده را نمیداند همیشه در تحیر و سرگردانی به سر میبرد و همیشه با استرس و اضطراب زندگی میکند.

اطلاعات بیشتر در لینک زیر:

https://namnak.com/%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%BA-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86.p49567
معاد
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

*معاد*

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قسمت ٢ «عالم برزخ»

پس از مرگ چه اتفاق هایی منتظر ماست؟؟؟ وارد چه مکانی خواهیم شد؟؟؟ برای گرفتن جواب سؤالتان با ما همراه شوید.

*برزخ چیست؟؟؟*

بَرْزَخْ جهان و بُعدی میان دنیا و قیامت است؛ که از آن به عنوان قیامت صُغری یا عالَم قبر هم یاد می‌شود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود می‌یابد.
در واقع منظور از عالم برزخ همان قبری است که پیکر را در آن قرار می‌دهند.

*معنی لغوی کلمه برزخ*

کلمه برزخ در واقع به معنای حائل بین دو چیز میباشد.
برای مثال:عاملی که مانع از در هم آمیخته شدن آب شیرین و شور می‌شود.
در واقع عالم برزخ به دنیایی اشاره دارد که بین جهان مادی و عالم محشر قرار دارد.
عالم برزخ از لحظه قبض روح انسان تا برپایی عالم محشر ادامه می‌آید.

*بدن برزخی*

پس از جدا شدن روح از بدن مادی، فرد با بدن برزخی خود زندگی اش را در این جهان آغاز می‌کند.
برای درک بهتر توضیحات مختصری را در این باره خدمت شما عرض میکنم.
در واقع انسان دارای دو نوع بدن است، بدن سبک و بدن سنگین.
بدن سنگین همین بدن موجود ماست که نیازمند به تغذیه و پوشاک است.
بدن سبک بدنی است که ما در خواب داریم، و گاهی اوقات با آن کیلومترها مسافت را در مدت زمان محدود طی میکنیم.
ما در عالم قبر یا برزخ با بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا زمان برپایی عالم محشر.

در مورد چگونه بودن این بدن اختلافاتی وجود دارد.
برای مثال گروهی باور دارند که این بدن بدنی است که خصوصیات مادی را ندارد، ولی شبیه به بدن فرد در دنیا میباشد.
و اعتقاد گروه دوم به این صورت است که آنها می‌گویند بدن برزخی همان جسم و پیکری است که در قبر موجود میباشد.
موجودات عالم برزخ مادی نیستند، ولی در عین حال کاملا هم از ویژگی های مادیات بی بهره نیستند. در واقع دارای:شکل، صورت، زمان و مکان و… هستند و حالات مختلفی مانند: سختی، راحتی، شادی و نگرانی را می توانند درک کنند.

*دیدار با اولین موجود پس از قرار گرفتن در قبر*

«ملک رومان فرشته حسابرس»
پس از دفن کردن میت و قرار دادن آن در قبر، فرشته ای به دیدن وی میآید که نام او «ملک رومان» می‌باشد.
از این فرشته مقرب الهی در صحیفه سجادیه یاد شده است.
این فرشته در واقع همان فرشته ای است که در عالم محشر نامه اعمال فرد را به دست او می‌دهد، حالا بسته به خوب یا بد بودن فرد این نامه در دست راست یا چپ او قرار می‌گیرد.

*سؤال قبر و دو فرشته نکیر و منکر*

پس از دیدار با ملک رومان، مرحله بعد آغاز می‌شود.
دو فرشته با نام های نکیر و منکر به دیدار میت آمده و سوالاتی را در مورد اعتقادات و از این دست مسائل از وی میپرسند.
اگر فرد کافر بود و نتوانست جواب سؤالات را به درستی بدهد قبر او را تنگ می‌کنند و او را مورد عذاب خود قرار می‌دهند، و دری از درهای جهنم را به سوی او می‌گشاید و به او بشارت عذاب سخت و دردناک می‌دهند.
ولی اگر فرد توانست به درستی جواب سؤالات را بدهد قبر او را تا جایی که چشم کار می‌کند گشاده کرده و دری از درهای بهشت را روی او باز می‌کنند و بشارت زندگی در این مکان زیبا را به او می‌دهند.
خوب است بدانیم که این دو فرشته برای همه با چهره ای وحشتناک حضور نمیابند و این حالت آنها در واقع عذابی است مختص مشرکان.
بر طبق روایات این دو فرشته برای افراد مؤمن با چهره ای زیبا و آراسته ظاهر شده و طبق پست و مقامی که دارند در چپ یا راست میت قرار می‌گیرند.
نکته قابل توجه این است که این دو فرشته با نام های بشیر و مبشر برای اینگونه افراد ظاهر می‌شوند.

برای مشاهده مبحث مرگ کلیک کنید.

*فشار قبر*

«وای به حال بدکاران»
با توجه به مجموعه روایات می‌توان برداشت کرد که فشار قبر تنها برای مشرکان و ستمکاران نیست.
و افراد با ایمان نیز با توجه به دلبستگی ها و گناهان بخشیده نشده شان دچار این عذاب می‌شوند.
این نکته جالب است که افراد نیکوکار در واقع با فشار قبر کفاره گناهانی مانند:اسراف را می‌دهند تا در روز قیامت از هر گونه گناه و معصیتی مبرا و پاک باشند.

*بهشت و جهنم برزخی*

هر کس با توجه به اعمالی که در دنیا انجام داده در عالم برزخ به بهشت یا جهنم راه می یابد.
ولی تفاوت این بهشت و جهنم با بهشت و جهنم عالم محشر در محدود بودن زمان قرار گرفتن در آن میباشد.
به زبان ساده تر ‌این اماکن ابدی نیستند و پس از مدتی پایان می‌یابند.
حواسمان جمع باشد جهانی دیگر نیز هست که در آنجا به کار هایی که در این دنیا انجام داده ایم رسیدگی می‌شود، و کسی سربلند است، که حواسش به کارهایش در این دنیا هست.

برای مطالعه بیشتر در این مورد به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE

معاد
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

*معاد*

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قسمت ٢ «عالم برزخ»

پس از مرگ چه اتفاق هایی منتظر ماست؟؟؟ وارد چه مکانی خواهیم شد؟؟؟ برای گرفتن جواب سؤالتان با ما همراه شوید.

*برزخ چیست؟؟؟*

بَرْزَخْ جهان و بُعدی میان دنیا و قیامت است؛ که از آن به عنوان قیامت صُغری یا عالَم قبر هم یاد می‌شود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود می‌یابد.
در واقع منظور از عالم برزخ همان قبری است که پیکر را در آن قرار می‌دهند.

*معنی لغوی کلمه برزخ*

کلمه برزخ در واقع به معنای حائل بین دو چیز میباشد.
برای مثال:عاملی که مانع از در هم آمیخته شدن آب شیرین و شور می‌شود.
در واقع عالم برزخ به دنیایی اشاره دارد که بین جهان مادی و عالم محشر قرار دارد.
عالم برزخ از لحظه قبض روح انسان تا برپایی عالم محشر ادامه می‌آید.

*بدن برزخی*

پس از جدا شدن روح از بدن مادی، فرد با بدن برزخی خود زندگی اش را در این جهان آغاز می‌کند.
برای درک بهتر توضیحات مختصری را در این باره خدمت شما عرض میکنم.
در واقع انسان دارای دو نوع بدن است، بدن سبک و بدن سنگین.
بدن سنگین همین بدن موجود ماست که نیازمند به تغذیه و پوشاک است.
بدن سبک بدنی است که ما در خواب داریم، و گاهی اوقات با آن کیلومترها مسافت را در مدت زمان محدود طی میکنیم.
ما در عالم قبر یا برزخ با بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا زمان برپایی عالم محشر.

در مورد چگونه بودن این بدن اختلافاتی وجود دارد.
برای مثال گروهی باور دارند که این بدن بدنی است که خصوصیات مادی را ندارد، ولی شبیه به بدن فرد در دنیا میباشد.
و اعتقاد گروه دوم به این صورت است که آنها می‌گویند بدن برزخی همان جسم و پیکری است که در قبر موجود میباشد.
موجودات عالم برزخ مادی نیستند، ولی در عین حال کاملا هم از ویژگی های مادیات بی بهره نیستند. در واقع دارای:شکل، صورت، زمان و مکان و… هستند و حالات مختلفی مانند: سختی، راحتی، شادی و نگرانی را می توانند درک کنند.

*دیدار با اولین موجود پس از قرار گرفتن در قبر*

«ملک رومان فرشته حسابرس»
پس از دفن کردن میت و قرار دادن آن در قبر، فرشته ای به دیدن وی میآید که نام او «ملک رومان» می‌باشد.
از این فرشته مقرب الهی در صحیفه سجادیه یاد شده است.
این فرشته در واقع همان فرشته ای است که در عالم محشر نامه اعمال فرد را به دست او می‌دهد، حالا بسته به خوب یا بد بودن فرد این نامه در دست راست یا چپ او قرار می‌گیرد.

*سؤال قبر و دو فرشته نکیر و منکر*

پس از دیدار با ملک رومان، مرحله بعد آغاز می‌شود.
دو فرشته با نام های نکیر و منکر به دیدار میت آمده و سوالاتی را در مورد اعتقادات و از این دست مسائل از وی میپرسند.
اگر فرد کافر بود و نتوانست جواب سؤالات را به درستی بدهد قبر او را تنگ می‌کنند و او را مورد عذاب خود قرار می‌دهند، و دری از درهای جهنم را به سوی او می‌گشاید و به او بشارت عذاب سخت و دردناک می‌دهند.
ولی اگر فرد توانست به درستی جواب سؤالات را بدهد قبر او را تا جایی که چشم کار می‌کند گشاده کرده و دری از درهای بهشت را روی او باز می‌کنند و بشارت زندگی در این مکان زیبا را به او می‌دهند.
خوب است بدانیم که این دو فرشته برای همه با چهره ای وحشتناک حضور نمیابند و این حالت آنها در واقع عذابی است مختص مشرکان.
بر طبق روایات این دو فرشته برای افراد مؤمن با چهره ای زیبا و آراسته ظاهر شده و طبق پست و مقامی که دارند در چپ یا راست میت قرار می‌گیرند.
نکته قابل توجه این است که این دو فرشته با نام های بشیر و مبشر برای اینگونه افراد ظاهر می‌شوند.

برای مشاهده مبحث مرگ کلیک کنید.

*فشار قبر*

«وای به حال بدکاران»
با توجه به مجموعه روایات می‌توان برداشت کرد که فشار قبر تنها برای مشرکان و ستمکاران نیست.
و افراد با ایمان نیز با توجه به دلبستگی ها و گناهان بخشیده نشده شان دچار این عذاب می‌شوند.
این نکته جالب است که افراد نیکوکار در واقع با فشار قبر کفاره گناهانی مانند:اسراف را می‌دهند تا در روز قیامت از هر گونه گناه و معصیتی مبرا و پاک باشند.

*بهشت و جهنم برزخی*

هر کس با توجه به اعمالی که در دنیا انجام داده در عالم برزخ به بهشت یا جهنم راه می یابد.
ولی تفاوت این بهشت و جهنم با بهشت و جهنم عالم محشر در محدود بودن زمان قرار گرفتن در آن میباشد.
به زبان ساده تر ‌این اماکن ابدی نیستند و پس از مدتی پایان می‌یابند.
حواسمان جمع باشد جهانی دیگر نیز هست که در آنجا به کار هایی که در این دنیا انجام داده ایم رسیدگی می‌شود، و کسی سربلند است، که حواسش به کارهایش در این دنیا هست.

برای مطالعه بیشتر در این مورد به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE

معاد
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

*معاد*

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قسمت ٢ «عالم برزخ»

پس از مرگ چه اتفاق هایی منتظر ماست؟؟؟ وارد چه مکانی خواهیم شد؟؟؟ برای گرفتن جواب سؤالتان با ما همراه شوید.

*برزخ چیست؟؟؟*

بَرْزَخْ جهان و بُعدی میان دنیا و قیامت است؛ که از آن به عنوان قیامت صُغری یا عالَم قبر هم یاد می‌شود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود می‌یابد.
در واقع منظور از عالم برزخ همان قبری است که پیکر را در آن قرار می‌دهند.

*معنی لغوی کلمه برزخ*

کلمه برزخ در واقع به معنای حائل بین دو چیز میباشد.
برای مثال:عاملی که مانع از در هم آمیخته شدن آب شیرین و شور می‌شود.
در واقع عالم برزخ به دنیایی اشاره دارد که بین جهان مادی و عالم محشر قرار دارد.
عالم برزخ از لحظه قبض روح انسان تا برپایی عالم محشر ادامه می‌آید.

*بدن برزخی*

پس از جدا شدن روح از بدن مادی، فرد با بدن برزخی خود زندگی اش را در این جهان آغاز می‌کند.
برای درک بهتر توضیحات مختصری را در این باره خدمت شما عرض میکنم.
در واقع انسان دارای دو نوع بدن است، بدن سبک و بدن سنگین.
بدن سنگین همین بدن موجود ماست که نیازمند به تغذیه و پوشاک است.
بدن سبک بدنی است که ما در خواب داریم، و گاهی اوقات با آن کیلومترها مسافت را در مدت زمان محدود طی میکنیم.
ما در عالم قبر یا برزخ با بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا زمان برپایی عالم محشر.

در مورد چگونه بودن این بدن اختلافاتی وجود دارد.
برای مثال گروهی باور دارند که این بدن بدنی است که خصوصیات مادی را ندارد، ولی شبیه به بدن فرد در دنیا میباشد.
و اعتقاد گروه دوم به این صورت است که آنها می‌گویند بدن برزخی همان جسم و پیکری است که در قبر موجود میباشد.
موجودات عالم برزخ مادی نیستند، ولی در عین حال کاملا هم از ویژگی های مادیات بی بهره نیستند. در واقع دارای:شکل، صورت، زمان و مکان و… هستند و حالات مختلفی مانند: سختی، راحتی، شادی و نگرانی را می توانند درک کنند.

*دیدار با اولین موجود پس از قرار گرفتن در قبر*

«ملک رومان فرشته حسابرس»
پس از دفن کردن میت و قرار دادن آن در قبر، فرشته ای به دیدن وی میآید که نام او «ملک رومان» می‌باشد.
از این فرشته مقرب الهی در صحیفه سجادیه یاد شده است.
این فرشته در واقع همان فرشته ای است که در عالم محشر نامه اعمال فرد را به دست او می‌دهد، حالا بسته به خوب یا بد بودن فرد این نامه در دست راست یا چپ او قرار می‌گیرد.

*سؤال قبر و دو فرشته نکیر و منکر*

پس از دیدار با ملک رومان، مرحله بعد آغاز می‌شود.
دو فرشته با نام های نکیر و منکر به دیدار میت آمده و سوالاتی را در مورد اعتقادات و از این دست مسائل از وی میپرسند.
اگر فرد کافر بود و نتوانست جواب سؤالات را به درستی بدهد قبر او را تنگ می‌کنند و او را مورد عذاب خود قرار می‌دهند، و دری از درهای جهنم را به سوی او می‌گشاید و به او بشارت عذاب سخت و دردناک می‌دهند.
ولی اگر فرد توانست به درستی جواب سؤالات را بدهد قبر او را تا جایی که چشم کار می‌کند گشاده کرده و دری از درهای بهشت را روی او باز می‌کنند و بشارت زندگی در این مکان زیبا را به او می‌دهند.
خوب است بدانیم که این دو فرشته برای همه با چهره ای وحشتناک حضور نمیابند و این حالت آنها در واقع عذابی است مختص مشرکان.
بر طبق روایات این دو فرشته برای افراد مؤمن با چهره ای زیبا و آراسته ظاهر شده و طبق پست و مقامی که دارند در چپ یا راست میت قرار می‌گیرند.
نکته قابل توجه این است که این دو فرشته با نام های بشیر و مبشر برای اینگونه افراد ظاهر می‌شوند.

برای مشاهده مبحث مرگ کلیک کنید.

*فشار قبر*

«وای به حال بدکاران»
با توجه به مجموعه روایات می‌توان برداشت کرد که فشار قبر تنها برای مشرکان و ستمکاران نیست.
و افراد با ایمان نیز با توجه به دلبستگی ها و گناهان بخشیده نشده شان دچار این عذاب می‌شوند.
این نکته جالب است که افراد نیکوکار در واقع با فشار قبر کفاره گناهانی مانند:اسراف را می‌دهند تا در روز قیامت از هر گونه گناه و معصیتی مبرا و پاک باشند.

*بهشت و جهنم برزخی*

هر کس با توجه به اعمالی که در دنیا انجام داده در عالم برزخ به بهشت یا جهنم راه می یابد.
ولی تفاوت این بهشت و جهنم با بهشت و جهنم عالم محشر در محدود بودن زمان قرار گرفتن در آن میباشد.
به زبان ساده تر ‌این اماکن ابدی نیستند و پس از مدتی پایان می‌یابند.
حواسمان جمع باشد جهانی دیگر نیز هست که در آنجا به کار هایی که در این دنیا انجام داده ایم رسیدگی می‌شود، و کسی سربلند است، که حواسش به کارهایش در این دنیا هست.

برای مطالعه بیشتر در این مورد به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE

معاد
نویسنده : سرباز گمنام
پنجشنبه 2 مرداد 1399

*معاد*

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قسمت ٢ «عالم برزخ»

پس از مرگ چه اتفاق هایی منتظر ماست؟؟؟ وارد چه مکانی خواهیم شد؟؟؟ برای گرفتن جواب سؤالتان با ما همراه شوید.

*برزخ چیست؟؟؟*

بَرْزَخْ جهان و بُعدی میان دنیا و قیامت است؛ که از آن به عنوان قیامت صُغری یا عالَم قبر هم یاد می‌شود. بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود می‌یابد.
در واقع منظور از عالم برزخ همان قبری است که پیکر را در آن قرار می‌دهند.

*معنی لغوی کلمه برزخ*

کلمه برزخ در واقع به معنای حائل بین دو چیز میباشد.
برای مثال:عاملی که مانع از در هم آمیخته شدن آب شیرین و شور می‌شود.
در واقع عالم برزخ به دنیایی اشاره دارد که بین جهان مادی و عالم محشر قرار دارد.
عالم برزخ از لحظه قبض روح انسان تا برپایی عالم محشر ادامه می‌آید.

*بدن برزخی*

پس از جدا شدن روح از بدن مادی، فرد با بدن برزخی خود زندگی اش را در این جهان آغاز می‌کند.
برای درک بهتر توضیحات مختصری را در این باره خدمت شما عرض میکنم.
در واقع انسان دارای دو نوع بدن است، بدن سبک و بدن سنگین.
بدن سنگین همین بدن موجود ماست که نیازمند به تغذیه و پوشاک است.
بدن سبک بدنی است که ما در خواب داریم، و گاهی اوقات با آن کیلومترها مسافت را در مدت زمان محدود طی میکنیم.
ما در عالم قبر یا برزخ با بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا زمان برپایی عالم محشر.

در مورد چگونه بودن این بدن اختلافاتی وجود دارد.
برای مثال گروهی باور دارند که این بدن بدنی است که خصوصیات مادی را ندارد، ولی شبیه به بدن فرد در دنیا میباشد.
و اعتقاد گروه دوم به این صورت است که آنها می‌گویند بدن برزخی همان جسم و پیکری است که در قبر موجود میباشد.
موجودات عالم برزخ مادی نیستند، ولی در عین حال کاملا هم از ویژگی های مادیات بی بهره نیستند. در واقع دارای:شکل، صورت، زمان و مکان و… هستند و حالات مختلفی مانند: سختی، راحتی، شادی و نگرانی را می توانند درک کنند.

*دیدار با اولین موجود پس از قرار گرفتن در قبر*

«ملک رومان فرشته حسابرس»
پس از دفن کردن میت و قرار دادن آن در قبر، فرشته ای به دیدن وی میآید که نام او «ملک رومان» می‌باشد.
از این فرشته مقرب الهی در صحیفه سجادیه یاد شده است.
این فرشته در واقع همان فرشته ای است که در عالم محشر نامه اعمال فرد را به دست او می‌دهد، حالا بسته به خوب یا بد بودن فرد این نامه در دست راست یا چپ او قرار می‌گیرد.

*سؤال قبر و دو فرشته نکیر و منکر*

پس از دیدار با ملک رومان، مرحله بعد آغاز می‌شود.
دو فرشته با نام های نکیر و منکر به دیدار میت آمده و سوالاتی را در مورد اعتقادات و از این دست مسائل از وی میپرسند.
اگر فرد کافر بود و نتوانست جواب سؤالات را به درستی بدهد قبر او را تنگ می‌کنند و او را مورد عذاب خود قرار می‌دهند، و دری از درهای جهنم را به سوی او می‌گشاید و به او بشارت عذاب سخت و دردناک می‌دهند.
ولی اگر فرد توانست به درستی جواب سؤالات را بدهد قبر او را تا جایی که چشم کار می‌کند گشاده کرده و دری از درهای بهشت را روی او باز می‌کنند و بشارت زندگی در این مکان زیبا را به او می‌دهند.
خوب است بدانیم که این دو فرشته برای همه با چهره ای وحشتناک حضور نمیابند و این حالت آنها در واقع عذابی است مختص مشرکان.
بر طبق روایات این دو فرشته برای افراد مؤمن با چهره ای زیبا و آراسته ظاهر شده و طبق پست و مقامی که دارند در چپ یا راست میت قرار می‌گیرند.
نکته قابل توجه این است که این دو فرشته با نام های بشیر و مبشر برای اینگونه افراد ظاهر می‌شوند.

برای مشاهده مبحث مرگ کلیک کنید.

*فشار قبر*

«وای به حال بدکاران»
با توجه به مجموعه روایات می‌توان برداشت کرد که فشار قبر تنها برای مشرکان و ستمکاران نیست.
و افراد با ایمان نیز با توجه به دلبستگی ها و گناهان بخشیده نشده شان دچار این عذاب می‌شوند.
این نکته جالب است که افراد نیکوکار در واقع با فشار قبر کفاره گناهانی مانند:اسراف را می‌دهند تا در روز قیامت از هر گونه گناه و معصیتی مبرا و پاک باشند.

*بهشت و جهنم برزخی*

هر کس با توجه به اعمالی که در دنیا انجام داده در عالم برزخ به بهشت یا جهنم راه می یابد.
ولی تفاوت این بهشت و جهنم با بهشت و جهنم عالم محشر در محدود بودن زمان قرار گرفتن در آن میباشد.
به زبان ساده تر ‌این اماکن ابدی نیستند و پس از مدتی پایان می‌یابند.
حواسمان جمع باشد جهانی دیگر نیز هست که در آنجا به کار هایی که در این دنیا انجام داده ایم رسیدگی می‌شود، و کسی سربلند است، که حواسش به کارهایش در این دنیا هست.

برای مطالعه بیشتر در این مورد به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE



.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]